lashgari E. Effective Components in the Construction of Territorial Identity in the Achaemenid Era Based on Charismatic King Thought in the Framework of Hegel's Soul Phenomenology. pos 2023; 6 (1) :89-104
URL:
http://psp.modares.ac.ir/article-42-68608-fa.html
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران ، lashgari@yazd.ac.ir
چکیده: (773 مشاهده)
نگاه غیرتعمیم گرا به هویت سرزمینی و وابسته دانستن آن به اندیشههای سیاسی در سالیان اخیر در مطالعات جغرافیای سیاسی انتقادی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مبدا اولیه وابسته دانستن مفهوم هویت سرزمینی به دولت؛ به اندیشههای هگل باز میگردد. از نظر وی هویت سرزمینی صورت عقلانی اندیشه برساخت شده توسط دولت در روی زمین میباشد که در هر جابهجایی از تاریخ شکلی از این پدیدار ظاهر میگردد. در این راستا اندیشه سیاسی رهبر فره ایزدی یکی از عناصر مهم در ساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشی بود که در طی آن رهبران سیاسی برگزیده خدا بر روی زمین دانسته شده و در سایه وجودی او امکان شکل یابی انسجام اجتماعی و تداعی یک قلمرو سیاسی میسر گردید. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تحلیل محتوای متون تاریخی مولفههای موثر در برساخت هویت اجتماعی در عصر هخامنشیان در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل تبیین گردد. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که برساخت آگاهی نسبت به جایگاه پادشاه در عصر هخامنشی حاصل یک سنتز تاریخی بود که تفسیر سنتی از پادشاهان مقتدر جای خود را به پادشاه منتسب به اهورمزدا میدهد. این مشروعیت قدسی قادر گردید جمعیت نامتجانس تابع حکومت هخامنشیان را در قالب یک هویت مشترک یکپارچه نماید. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی هخامنشیان با حکومتهای پیرامونی بهویژه دولت- شهرهای یونانی جلوهای از تعارض اندیشه پادشاه فره ایزدی با اندیشههای معارض بود که در برساخت انسجام سرزمینی مردم ایران موثر بود.
نوع مقاله:
پژوهشی کیفی |
موضوع مقاله:
جغرافیای سیاسی دریافت: 1402/1/30 | پذیرش: 1402/8/29 | انتشار: 1402/10/10