1- گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران ، h-zarghani@um.ac.ir
2- گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
3- گروه روابط بینالملل، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده: (6517 مشاهده)
مرزبندیهای فضایی و مکانی مختص به سطح کلان و بینالمللی نیست، بلکه در سطوح محلی، ناحیهای، منطقهای و ملی قابل نمایان است. این مساله در مناطقی نظیر شهرستان ممسنی که ساختار اجتماعی ماهیت طایفهای دارد، چشمگیر است و با توجه به جو طایفهای حاکم در شهرستان و مرزبندیهای مکانی- هویتی نمود پیدا میکند. بر این پایه، حوزههای فرهنگ، اجتماع و سیاست تحتالشعاع قرار میگیرند. طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی و سیاسی در این حوزهها بهواسطه عواملی نظیر هویت، فضای جغرافیایی، خلق نمادها و ارزشها، تاکید بر مفاهیم خود و دیگری یا انگارههای دوستی، دشمنی و رقابت و سرانجام انتخابات در سطح محلی (شورای شهر و روستا یا مجلس) یکدیگر را قوام میبخشند. این نوع همبستگی در تثبیت عواطف محلی- طایفهای و رفتار سیاسی سنتی- عشیرهای از یکسو و مرزهای ادراکی و فضایی- مکانی از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. این وضعیت میتواند پیامدهایی نظیر واگرایی طایفهای، درونگرایی فرهنگی و پُررنگشدن مرزها را به همراه داشته باشد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که چه رابطهای بین طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی در شهرستان ممسنی وجود دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق به نظر میرسد که طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی بهطور متقابل یکدیگر را قوام میبخشند. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی گردآوری شدند. طبق یافتهها طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشتهاند؛ بهطوری که در دوران فرمانروایی خوانین، طوایف زمینهساز مرزبندی اجتماعی و سیاسی شدهاند و پس از سقوط خوانین، مرزبندیهای ایلی- عشیرهای نیز در تشدید نگرشهای طایفهای تاثیرگذار بودهاند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
آمایش سیاسی فضا دریافت: 1396/11/20 | پذیرش: 1397/7/29 | انتشار: 1398/9/17