1- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران ، m.ghaderihajat@modares.ac.ir
2- دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا، ایران
چکیده: (2635 مشاهده)
رقابت چین و آمریکا در سده جدید یکی از مهمترین پیشرانههای رقابتهای ژئوپلیتیکی در سطوح مختلف منطقهای و فرامنطقهای است. چین بهعنوان یکی از قدرتهای بزرگ که توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به ابرقدرت و به چالش کشیدن جایگاه فعلی آمریکا دارد، امری که باعث نگرانی استراتژیستها و مقامات آمریکایی نیز شده است. در نتیجه ایالات متحده در دهه دوم قرن بیست و یکم تمرکز استراتژیک امنیت ملی خود را از خاورمیانه به شرق آسیا انتقال داد. یا کم رنگ شدن حضور آمریکا در منطقه همپیمانان سنتی آمریکا مانند اسرائیل(رژیم غاصب صهیونیستی) و کشورهای عربی از گسترش قلمرو نفوذ رقبای ژئوپلیتیکی خود یعنی ایران و ترکیه بیمناک بوده و با توجه به تجارب تاریخی منطقه و نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در شرایط کنونی واکنش کشورهای مزبور را وادار به همکاری دو و چند جانبه کرده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی است و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اینترنتی در پی تبیین ژئوپلیتیکی صلح ابراهیم از منظر آثار و پیامدهای آن بر روابط منطقهای در خلیج فارس و بهویژه اهداف و منافع جمهوری اسلامی است. اسرائیل بهطور سنتی استراتژی اتحاد پیرامونی را بهعنوان مکمل استراتژی امنیت ملی خود برگزیده است، توافق اعراب و اسرائیل در قالب توافق صلح ابراهیم به نوعی بازساخت ریملند جدید با هدف کنترل و محدود کردن اثرگذاری ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی است. در صورت اجرایی شدن پروژه یاد شده میتوان انتظار رخنمون ریملند جدید منطقهای با هدف کنترل و تضعیف ایران را داشت.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
جغرافیای سیاسی دریافت: 1399/7/5 | پذیرش: 1399/9/15 | انتشار: 1399/10/10