جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷۶ نتیجه برای آموزش


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مهارت نوشتن یکی از مهارت­های دشوار در یادگیری هر زبانی است. زبان­ آموز باید کلمات مناسب را انتخاب کرده و آن­ها را در چارچوبی درست قرار دهد. گاهی این دشواری به سبب کثرت قواعد زبان عربی و پیچیدگی آن برای عربی­آموزان فارسی­ زبان دو­چندان می­شود. از طرفی، در مهارت نوشتن، هدف یادگیری همه قواعد زبان نیست، بلکه دستورزبان باید در خدمت محتوا باشد. بنابراین انتخاب قواعدِ ضروری و اولویت­بندی آموزش این قواعد در پیشبرد یادگیری آسانتر و سریعتر نگارش عربیِ توسط زبان­آموزان حائز اهمیت است. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه به سطح­بندی دستور زبان عربی پرداختیم تا به تسهیل و تسریع فرآیند آموزش و یادگیری مهارت نوشتن به زبان عربی توسط دانشجویان کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی  کمک نماییم. برای رسیدن به این هدف، پرسشنامه­ ای محقق­ ساخته را بین ۱۶ استاد و متخصص زبان عربی توزیع کردیم تا اولویت‌های دستور زبان عربی را در سه سطح مبتدی، میانی ​​و پیشرفته مشخص نمایند. براساس نظرات متخصصان، مؤلفه ­های ترتیب سازه و ادوات استفهام برای تدریس در سطح مبتدی، مؤلفه­ های اسم موصول و ساخت سببی و نظام حالت برای سطح میانی، و دو مؤلفه وجه فعل و نمود برای سطح پیشرفته سطح­بندی شدند. همچنین نتایج نشان داد که اکثر متخصصان بر رعایت اولویت ارائه قواعد مشابه در مراحل اولیه آموزش تاکید دارند و به تبع تدریس موارد مختص زبان عربی و نیز قواعد متفاوت بین زبان فارسی و عربی را برای سطوح بالاتر مناسب می­دانند. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تفکر انتقادی که بعنوان به کارگیری مهارت ها و استراتژی های شناختی برای دستیابی به نتایج منطقی تعریف شده است (هالپرن، ۲۰۱۳)، دربسیاری پژوهش های آموزش زبان دوم درسطح ملی و بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، انجام یک فراتحلیل در خصوص مطالعات شبه آزمایشی تفکر انتقادی در کلاس های آموزش زبان در ایران است. در این راستا، ۱۶۸ مقاله تحقیق شبه آزمایشی چاپ شده بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، بعنوان جامعه آماری این فراتحلیل جمع آوری شدند و سپس با اعمال شروط از پیش تعیین شده فراتحلیل، ۲۴ پژوهش واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. پژوهش های واجدشرایط برای محاسبه میانگین اندازه اثر، بدقت کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج بررسی نشان می دهد: ۱) آموزش های زبان دوم بر میزان رشد توانایی تفکر انتقادی برای زبان آموزان ایرانی، طبق معیار اندازه اثر کوهن، تاثیر مثبتی داشته است؛ ۲) آموزش مهارت های مکالمه و استراتژی های بلاغی زبان دوم، بیشتر از سایر مهارت های زبانی، در پرورش تفکرانتقادی تاثیر داشته است؛ ۳) از نظر سطح توانایی زبانی، آموزش های زبان دوم، برای زبان آموزان سطح پیشرفته، بیش از سایر زبان آموزان تاثرگذار بوده است؛ ۴) از لحاظ رده سنی، آموزش های زبان دوم برای رده های سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، بیش از سایر رده های سنی در توسعه تفکرانتقادی کارآمد بوده است؛ ۵) از دیدگاه میزان تحصیلات، آموزش های زبان دوم، درپیشرفت تفکرانتقادی دانشجویان مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی موثر بوده است. نتایج تحقیق میتواندبرای پژوهشهای آتی تفکرانتقادی و زبان مفیدباشد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

سواد ارزشیابی مطالعات بسیاری را بر خود دیده است، اما ارزشیابی مهارت صحبت کردن کمتر مورد توجه بوده است. این کم‌توجهی در ارزشیابی تکوینی  مهارت صحبت کردن در مطالعات انجام‌شده مرتبط، به مراتب بیشتر مشاهده می‌شود. به همین دلیل، در پژوهش پیش رو مطالعه‌ای به دو صورت کیفی و کمی در ارتباط با سواد و اجرای ارزشیابی تکوینی مهارت صحبت کردن مدرسان دو سطح مقدماتی و پیشرفته ارائه شد. بدین منظور، ۲۶ نفر مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان که عمدتا خانم بودند، در این پژوهش مشارکت کردند و به سه سؤال مصاحبه پاسخ دادند. طراحی سؤالات مصاحبه مبتنی بر چارچوب خو  و براون  (۲۰۱۶) در ارتباط با سواد ارزشیابی مدرس است. به این ترتیب، سواد مدرسان بر اساس سه مقوله اهداف، محتوا و روش‎‌ها بررسی شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی داده‌ها در ارتباط با اهداف ارزشیابی شش مورد درک، یادگیری و پیشرفت، کارآمدی روش تدریس و برنامه آموزشی، نقطه ضعف و قوت، توانش کاربردی و ارتباطی، اعتماد به نفس، و بازخورد را نشان داد. در ارتباط با محتوا صحت دستوری، واژه، تلفظ، روانی بیان، تعامل و ارتباط، کاربردشناسی، محتوا، نوبت‌گیری و مشارکت، و تفاوت گفتار و نوشتار به دست آمد. هم‌چنین، در بخش روش‌ها، گفتگو و مکالمه کلاسی، فایل صوتی و تصویری، الگوبرداری و حفظ کردن، بازی و مسابقه، خلاصه‌گویی، پرسش و پاسخ، ایفای نقش، ارائه و سخنرانی تک‌نفره، حل مسئله و فعالیت‌های اصیل مورد اشاره مدرسان دو سطح بود. تحلیل کمی داده‌ها نیز تفاوت آماری معناداری را بین دو گروه مدرسان نشان داد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

آموزش و یادگیری زبان عربی از منظر دینی و قانونی در کشور ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو ضروری است که همواره جایگاه این زبان چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین­المللی حفظ شود. هدف این مقاله ارائه الگویی برای اصلاح سیستم آموزش و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان دوم با تکیه بر شناسایی عوامل پیدا و پنهانِ تأثیرگذار بر آن و نیز شناخت موانع پیش­روی این مسأله است. مبنای گردآوری اطلاعات بر روش­های کیفی و بطور ویژه انجام مصاحبه­های ساختمند با ۱۰ نفر از اساتید جامعه­شناسی زبان استوار بوده است. تجزیه و تحلیل داده­های گردآوری شده با استفاده از فرآیند روش تحلیل محتوای کیفی انجام یافته است. از مدل (AHP) و نرم­افزار (Expert Choise) نیز جهت وزن­بندی مؤلفه­های پژوهش استفاده به عمل آمده است.نتایج حاصل از این مقاله نشان می­دهد که گرایش به آموزش و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان دوم به شدت تحت تأثیر عوامل مبنایی همچون عوامل اجتماعی، روانی و اقتصادی قرار دارد. مقدار ضریب AHP برای شاخص­های اجتماعی (۰,۴۰۳)، شاخص­های روانی (۰.۳۶۴) و شاخص­های اقتصادی (۰.۲۳۴) بدست آمد.
نتایج همچنین نشان می­دهد که
موانع و تنگناهای پیش­روی فرآیند آموزش و یادگیری زبان دوم در کشور ایران به ترتیب اهمیت در شش حوزه موانع حقوقی، موانع سیاسی، موانع ساختاری، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع اقتصادی شناسایی و طبقه­بندی شدند. این نتایج سمت و سوی الگوی بهینه آموزش و یادگیری زبان دوم بویژه زبان عربی را با رفع موانع و تنگناها به ترتیب اولویت و با نگاهی همه­جانبه، فراهم کرد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

ضرورت پرداختن به مهارت خواندن در آموزش زبان از آن جهت حائز اهمیت است که با سه مهارت دیگر(مهارتهای شنیدن، صحبت کردن و نوشتن) در ارتباط بوده و در نهایت بر هدف اصلی آموزش زبان، توانایی ایجاد ارتباط مؤثر تأثیرگذار است. حال با توجه به دسترسی همگانی به تلفن همراه و لپ تاپ، این سؤالها مطرح میشود که قابلیتهای الکترونیکی تا چه اندازه در محتوای آموزشی زبان روسی در ایران جای دارد؟ در پاسخ به این پرسش و با تحلیل پرسشنامهای با یازده سؤال اساسی در خصوص گنجاندن فناوریهای نوین، موضوعات کشورشناسی، بازی با ضربالمثلها و دیگر موارد مطرح شده در محتوای آموزشی درس خواندن و نیز پرسشهایی دربارهی اینکه آیا تا کنون چنین مواردی در کتاب درسی خواندن گنجانده شده است یا خیر؟ به این پاسخ دست یافتیم که جای خالی فناوریهای نوین و نیز دیگر موارد در محتوای آموزشی "درس خواندن" به شدت احساس میشود. از همین رو نگارندگان پژوهش حاضر به منظور مرتفع ساختن چالشهای موجود و بهبود پروسهی یادگیری آموزش خواندن به زبان روسی در مقطع کارشناسی به طرح ایدههای جدیدی در محتوای آموزشی درس خواندن میپردازند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی همگانی­های زبان به بررسی ادراک فارسی­آموزان در تشخیص صحیح جایگاه فاعل باتوجه به نظریه­ی پردازش درونداد و اصل اسم اول از این نظریه می­پردازد. اصل اسم اول بیانگر این است که زبان­آموزان اسم یا ضمیری را که در ابتدای جمله می­آید، به عنوان فاعل جمله درنظرمی­گیرند. در این پژوهش از روش میدانی برای جمع­آوری داده­ها استفاده شده است. شرکت­کنندگان در این پژوهش ۷۰ نفر از فراگیران آموزش زبان فارسی در سطح­های مقدماتی (۲۳نفر)، میانی (۲۳نفر) و پیشرفته (۲۴نفر) در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه الزهرا هستند. این مطالعه با بهره­گیری از روش اجرایی فرایدمن و همکاران (۲۰۰۴)  به بررسی اصل اسم اول به عنوان یک مسیر قابل پیش­بینی در آموزش فارسی­آموزان پرداخته است. در این جهت آزمونی بر روی گوگل­فرم طراحی شده که فارسی­آموزان در فاصله زمانی ۵ ماه در دو مرحله­ی متفاوت این آزمون شرکت کرده­اند. این آزمون در هر دو مرحله­ی خود شامل ۱۵ جمله بوده است که زبان­آموزان باید پس از شنیدن جملات، آن­ها را به تصاویر مربوط وصل می­کردند. برای تشخیص ادارک شرکت­کنندگان از جایگاه فاعل، ۸ جمله درمرحله­ی دوم به صورت مجهول درآمدند. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این بوده­اند که تغییر جملات درمرحله­ی دوم آزمون سبب بالارفتن خطا در میزان پاسخگویی زبان­آموزان شد و این امر در زبان­آموزان سطح مقدماتی بالاتر از گروه­های دیگر گزارش شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر اصل اسم اول در ادراک فارسی­آموزان از جایگاه فاعل هستند. میزان این تاثیرپذیری در فارسی­آموزان سطح مقدماتی بیشتر از سایر سطوح به چشم می­خورد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

این مطالعه فرآیندهای شناختی زیربنای درک عبارات اصطلاحی زبان دوم را با استفاده از دو تکنیک آموزشی بصری مختلف - نمایش تصویری معانی تحت اللفظی در مقابل نمایش تصویری معانی مجازی هر عبارت اصطلاحی - بررسی می‌کند. برای این امر دو محیط (موقعیت)  (PFL در مقابل PSL)، دو نوع اصطلاحات مختلف (غیرشفاف (کدر) در مقابل شفاف)  و دو سطح بسندگی متفاوت (متوسط در مقابل پیشرفته) در نظر گرفته می شود. این کار شامل شیوه‌های آموزشی رایج بود که از نظریه کدگذاری دوگانه  به عنوان دو تکنیک بصری متفاوت با پشتیبانی کلامی برای آموزش انواع مختلف اصطلاحات استفاده می کند. ۶۷ زبان آموز به عنوان زبان دوم و ۶۳ زبان آموز به عنوان زبان خارجی در این مطالعه شرکت کردند. قبل و بعد از آموزش از آزمون درک اصطلاح  استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر بر اساس مقایسه‌های پیش-آزمون و پس-آزمون نشان داد که درک اصطلاحات زبان دوم با توجه به محیط یادگیری، تکنیک آموزشی و نوع اصطلاح متفاوت است. با این وجود، به نظر نمی‌رسد که سطح بسندگی تأثیری بر نتایج درک برای هیچ گروهی داشته باشد. نتایج آشکار می‌سازد که در محیط زبان دوم تکنیک مجاز  موفق‌تر از تکنیک تحت اللفظی بوده است. در حالی که در محیط زبان خارجی بکارگیری تکنیک تحت اللفظی در مقایسه با تکنیک مجاز، نمرات بهتری برای زبان آموز به دست آورد. زبان آموزان PSL در یادگیری اصطلاحات با معانی غیرشفاف (کدر) بهتر از زبان آموزان PFL بودند در حالی که زبان آموزان PFL در یادگیری اصطلاحات با معانی شفاف عملکرد بهتری داشتند. نتایج این مطالعه از مدل بازنمایی اصطلاح دوگانه  حمایت می‌کند که بیان می‌کند زبان‌آموزان PSL مدخل های اصطلاحات موجود خود را فعال می‌کنند و آنها را به صورت مجازی درک می‌کنند در حالی که زبان‌آموزان PFL باید اصطلاحات را تجزیه کنند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

انتخاب ساختار معلوم یا مجهول برای گویشور یک زبان، همانطور که از نامش پیداست، صرفا یک «انتخاب» و «گزینش» است و گویشور بنا بر موقعیت و تشخیص خود برای بیان منظور، یکی از این دو جهت را استفاده می‌کند. این گزینش آگاهانه بین دو ساختار یاد شده، تا زمانی که گویشور به زبان مادری خود سخن می‌گوید، مسئله ای ایجاد نمی‌کند. مشکل از آنجایی شروع می شود که فرد بخواهد به زبان دیگری تکلم یا نگارش کند و برای این «انتخاب»، از بین اطلاعات و آموزش‌هایی که تا آن لحظه کسب کرده، دنبال دلیل می‌گردد تا به زعم خود اشتباهی مرتکب نشده و بین این دو ساختار، بهترین گزینه را انتخاب کند. مقالۀ پیش‌رو سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که زبان‌آموزانی که روسی برای آنها زبان مادری محسوب نمی‌گردد، چگونه در یک انتخاب آگاهانه ممکن است ساخت مجهول را برگزینند؟ به دیگر سخن، مقالۀ حاضر در صدد مقایسۀ جهت فعل در زبان‌های فارسی و روسی و یا رصد نمودن «اشتباهات» زبان‌آموزان در مواجهه با این مقوله نیست، بلکه از طریق طراحی پرسشنامۀ حاویِ گزینه‌های «بدون غلط» از بین انواع جملات شبه‌مجهول، مجهول، معلوم و اجرای آن روی ۸۶ نفر از زبان‌آموزان رشتۀ روسی در ایران و روسیه (که روسی برای آنان زبان خارجی محسوب می‌شود) و بر اساس تحلیل پاسخ‌های آنان، به انعکاس «تمایل» آنها در استفاده از ساختارهای مجهول پرداخته و از این رهگذر، سعی دارد کمکی به مدرسان روسی در آموزش مقولۀ یادشده داشته باشد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

     پژوهش حاضر، با به­کارگیری نظریه­ی گراف به تحلیل شبکه­ی معنایی افعال زبان فارسی در میان گویشوران دوزبانه می­پردازد. در این پژوهش که در چارچوب زبان‏شناسی شناختی، معناشناسی واژگانی (شناختی) و زبان­شناسی رایانشی انجام پذیرفته است، پرسش‌نامه­ای مشتمل بر ۵۰ فعل پایه­ی زبان فارسی به آزمون­شوندگان ارائه و از آن­ها خواسته شده است روابط مفهومی و درون­زبانی این افعال را ترسیم کنند. هدف پژوهش، شناسایی قوی­ترین و پربسامدترین پیوندهای مفهومی و درون­زبانی میان این افعال و ارائه­ی مشخصات گراف ترسیم­شده توسط گویشوران دوزبانه است. این پژوهش قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که روابط مفهومی و درون زبانی الگوی گراف ایرانیان غیرفارسی زبان از چه نوع است؟ فرضیه محتمل این است که روابط مفهومی ترادف، تضاد، شمول معنایی و باهم آیی در این الگو دیده شوند. روش پژوهش میدانی و ابزار آن پرسش‌نامه‏ای بومی­سازی ­شده است که به آزمون­شوندگان داده شد و از آن­ها خواسته شد هرگونه ارتباط معنایی میان این افعال را ترسیم نمایند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

طراحی کارآمد و نظام­مند برنامه آموزشی زبان به واسطه درآمیختن راهبردها و شیوه­های آموزش و یادگیری با ساخت شناختی فراگیران و ملاحظات محیطی در تلاش است تا به صورتی فزاینده، زبان­آموزانی مؤثر و توانمند پرورش دهد؛ زیرا آموزش اثربخش با طراحی آموزشی تأثیرگذار آغاز می­شود و این طراحی متضمن رویدادها و حوزه­های وسیعی است که از مهم­ترین آن­ها می­توان به تولید ساختارمند مواد و محتوای آموزشی اشاره کرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تمرینات کتاب­های درسی عربی دوره اول متوسطه بر مبنای مدل طراحی برنامه آموزشی زبان پل نیشن و جان مکالیستر (۲۰۱۰م) در بحث قالب و ارائه فعالیت­های یادگیری انجام پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده و به منظور دستیابی به نتایج قوی­تر و معتبرتر از روش جدید وزن­دهی آنتروپی شانون و آزمون­های آماری همگنی واریانس لون، تک متغیره و کروسکال-والیس هم بهره گرفته شده است. جامعه و نمونه آماری منطبق بر یکدیگر بوده و کلیه تمرینات کتاب­های عربی این مقطع مدارس ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ه.ش/ ۲۰۲۳-۲۰۲۲ م را دربرگرفته است. ابزار تحلیل محتوا در این پژوهش، بازبینه­ای محقق­ساخته مبتنی برلایه­های مطرح در این مدل (درونداد معنا­محور، درونداد شکل­محور، برونداد معنامحور، برونداد شکل­محور) بوده که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی و پایایی آن با به­کارگیری روش همبستگی پیرسون محاسبه شده است. نتایج بررسی­ها نشان داد که در این تمرینات توازن و تعادلی چهارسویه میان انواع لایه­ها وجود ندارد و بخش عمده تمرینات بر لایه برونداد معنامحور متمرکز است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

     با توجه به نقش اصلی درک شنیداری در یادگیری زبان دوم، به نظر می‌رسد که ارائه راهبردهای شنیداری به زبان آموزان ضروری می‌باشد. فناوری‌های نوین برای سهولت یادگیری به کار می‌روند و پادکست یکی از ابزارهای جدیدی است که امروزه در آموزش زبان استفاده می‌شود. هدف این مطالعه توصیفی-تحلیلی بررسی این موضوع است که آیا آموزش فراشناختی با کمک پادکست می‌تواند به عنوان ابزاری موثر در تقویت درک شنیداری مورد استفاده قرار گیرد؟ مسئله پژوهش عدم آگاهی کافی زبان‌آموزان نسبت به راهبردهای فراشناختی است و در این راستا، نقش مدرس در آموزش این راهبردها اهمیت بسزایی دارد.این مطالعه می‌تواند به مدرسان زبان فرانسه کمک کند تا بتوانند راهبردهای فراشناختی را در بهبود مهارت شنیداری بگنجانند و روش‌های مرسوم خود را بازنگری کنند. برای این منظور۳۰ زبان آموز بر اساس نتایج پیش آزمون به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش پادکست‌ها را از طریق آموزش فراشناختی واندرگریفت دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل پادکست‌‌‌ها را بدون هیچ گونه دستورالعمل یا راهبرد اضافی آموزش داده شد. نتایج به کمک یادداشت برداری، پرسش نامه خودارزیابی، مشاهده مستقیم و با استفاده از نرم افزارspss  (آزمون t )نشان داد که راهبرد فراشناختی تاثیر مثبتی بر درک شنیداری زبان آموزان دارد.                                                                                                                                
                                                                                                                          

                                                                                                                             
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش، شناسایی چالش‌ها و استلزام­ های آموزش زبان انگلیسی در نظام برنامه درسی رسمی آموزش ‌و پرورش ایران بود. سؤالات پژوهش معطوف به آموزش زبان انگلیسی در اسناد بالادستی، وضع موجود آموزش زبان انگلیسی، چالش‌های فراروی یادگیری و استلزام­ های آموزش زبان انگلیسی در مدارس بود. قلمروی مطالعه شهر سرایان در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بود. برای انجام پژوهش از تحلیل سند، پیمایش، پدیدارشناسی، مطالعه تطبیقی و گروه بحث متمرکز استفاده شد. برای بررسی تجارب متخصصان موضوعی و دبیران زبان انگلیسی و دانش­ آموزان از مصاحبه و برای بهره ­گیری از تجارب دیگر کشورها، فرایند آموزش در چهار کشور که به‌صورت هدفمند و بر اساس نظر متخصصان موضوعی و با ابتناء به دو معیار پیشرفت در آموزش زبان انگلیسی و مشابهت فرهنگی انتخاب‌شده بودند؛ به‌صورت تطبیقی مطالعه شد. ناکارآمدی در تدریس، شیوه سازمان­دهی محتوایی، انگیزه ناکافی و فضای نامناسب یادگیری از مهم­ترین چالش­ ها و تغییر روش تدریس، افزایش زمان آموزش، یاددهی از سنین پایین‌تر، بازآموزی دبیران، بازنگری فنون سنجش، بازطراحی فضای فیزیکی و بازنگری در محتوا ازجمله استلزام ­های تعیین‌شده برای آموزش اثربخش زبان انگلیسی در برنامه درسی رسمی بودند.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

از آنجا که نظریه‌های یادگیری اغلب در آموزش ترجمه نادیده گرفته شده‌اند، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر کاربست نظریۀ یادگیری ارتباط‌گرایی در آموزش ترجمه با استفاده از یکی از ابزارهای ترجمۀ مبتنی بر هوش مصنوعی، Matecat، انجام شد. شرکت‌کنندگان سی نفر از دانشجویان سال سوم مترجمی بودند که برای واحد ترجمۀ اسلامی از انگلیسی ثبت نام کرده بودند. قبل از شروع دوره، یک پیش‌آزمون برای ارزیابی مهارت‌ ترجمه دانشجویان برگزار شد. سپس بر اساس نتایج آن، دو گروه آزمایش و کنترل تشکیل شد. همگنی این دو گروه با استفاده از آزمون Tمستقل در SPSS بررسی شد. برخلاف گروه کنترل، گروه آزمایش در طول دوره بر اساس اصول ارتباط‌گرایی و مدل طراحی‌شده آموزش دید. در پایان برنامه، یک پس‌آزمون برگزار شد و نمرات با استفاده از آزمون Tمستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد اگرچه هر دو گروه در ابتدای دوره تقریباً در یک سطح بودند، در پایان دوره، کیفیت ترجمه‌های گروه آزمایش بیش از گروه کنترل افزایش یافته بود. همچنین، گروه آزمایش در موارد مربوط به انسجام و همبستگی، ساختار، سبک و موارد فرهنگی بهتر از گروه کنترل عمل کرده بود. در واقع، یافته‌ها نشان داد که به کارگیری ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی به خودی خود منجر به بهبود قابل توجه در کیفیت ترجمۀ یادگیرندگان نمی‌شود مگر اینکه آموزش در چارچوب نظریۀ یادگیری مانند ارتباط‌گرایی صورت گیرد که برآمده از نیازهای عصر دیجیتال است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

With the increasing prevalence of online education, the significance of students’ self-regulation skills has never been more pronounced. Yet, many students struggle to develop and apply these skills (Bylieva et al., ۲۰۲۱). This transcendental phenomenological study investigates the self-regulation strategies employed by highly self-regulated university students in fully online learning environments. Participants were recruited online based on purposive and criterion sampling procedures. Data were collected through guided journals and semi-structured in-depth interviews, transcribed with Voxtab, and analyzed using Peoples' (۲۰۲۰) phenomenological framework and NVivo ۱۰ software. The result revealed four major themes: meta-affective and affective practices, metacognitive and cognitive practices, socio-affective features, and tech-enhanced learning strategies. The study's trustworthiness was ensured through member checks, purposeful sampling, inter-rater agreement, and debriefing. The findings offer profound insights into students' experiences with online self-regulation. They present students with practical and effective online self-regulation strategies and provide educators with insights into course designs fostering self-regulation.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

یکی از مهم ترین مشکلات دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات عربی، ضعف در به کارگیری مهارت های زبانی است؛ برای تحلیل و ریشه یابی این ضعف، مهم ترین مؤلّفه های تأثیر گذار که متخصّصان آموزش زبان های خارجی و مدرّسان مهارت های زبانی عربی، بر آنها تأکید کرده اند مشخص و سپس میزان تأثیرگذاری این مؤلّفه ها در ضعف دانشجویان، از نظر استادان و دانشجویان بررسی شد. این مؤلّفه ها عبارت اند از: «مهم ترین عوامل بی نشاطی دانشجویان در یادگیری و رشد مهارت های زبانی»، «میزان مفید و کارآمدی بسته های آموزشی موجود»، «میزان کارآمدی شیوه های ارائۀ دروس مربوط به مهارت های زبانی»، «میزان انگیزۀ دانشجویان و ماهیت آن»، «میزان کارآمدی روش های تدریس استادان برای بالا بردن نشاط دانشجویان» به صورت کلی و «میزان کارآمدی روش های تدریس مربوط به مهارت شنیداری» به عنوان یک مهارت مهم، به صورت خاص. روش تحقیق، پیمایش، ابزار تحقیق، پرسشنامه و شیوۀ تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که برخلاف بسیاری از گمان ها، دانشجویان نسبت به یادگیری مهارت های زبانی عربی بی انگیزه نیستند، بلکه این بی نشاطی است که به اشتباه بی انگیزه گی به شمارمی رود. از عوامل مهم این بی نشاطی و ضعف، «روش های نامناسب تدریس»، «فقدان بسته های آموزشی مناسب»، «کارآمد نبودن کلاس های آزمایشگاه زبان به علت استفاده نکردن از فنون شنیداری مناسب» و...است.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

اهداف: پیشرفت چشمگیر علم و تحولات گسترده در حوزه فناوری های مدرن سبب شده است که توان علمی به یکی از ابزارهای قدرت تبدیل شود. بر همین اساس دولت ها در تلاشند تا نظام آموزش عالی خود را به گونه ای ارتقا بخشند که بر مبنای عملکرد آن جایگاهشان را بهبود دهند. در این مقاله یک مدل جامع در زمینه رتبه بندی و ارزیابی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ارائه می شود از این رو محیطی رقابتی در میان این مراکز ایجاد می کند که کمک به بهبود سطح علمی آن ها می کند. متدولوژی: در این مقاله از منابع ادبیاتی بهره گرفته شده و یک بررسی جامع انجام شده است. براساس آن ۲۸ عامل موثر در ارزیابی دانشگاه ها استخراج شده است. این معیارها که با سیستم آموزش عالی در ایران سازگار هستند توسط متخصصان بررسی شده و در نهایت مدلی یکپارچه ایجاد شده است. نتایج: این مقاله مدلی جامع برای ارزیابی دانشگاهی ارائه می کند. کاربرد این مدل در مراکزِآموزش عالی منجر به یکپارچگی عملکرد این مراکز می شود و رقابت میان این مراکز و در نهایت توان علمی آن ها را افزایش می دهد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

توجه به بستر معماری و داده های طرح از ابزار مولد اولیه معماران در فرایند طراحی هستند و رویکرد اصلی طراحی را تعریف می کنند؛ این رویکرد، به تجلی گسترده گزینه های طراحی منجر شده است و در نهایت ارزیابی موفق تر از راه حل ها و طراحی های کامل تری را به دنبال دارد. در حال حاضر، بی توجهی به بستر در بسیاری از طراحی ها در آموزش معماری در دانشگاه های امروز رایج است. این مقاله به مطالعه تأثیر توجه به بستر و زمینه طرح در طرح های معماری پرداخته است، به این ترتیب که تحقیق های دانشجویی چهار طرح معماری- معماری ۲ الی ۵- در دو نیمسال تحصیلی ۱۳۸۸  ۱۳۸۹ در دانشگاه سوره مطالعه شده اند؛ با استخراج معیارهایی از اصول طراحی معماری در جامعه آماری شاهد و آزمون، آزمایش شده است. وجه تمایز دو گروه طراحی در مدلی ساخته شده از بستر طرح بود که در اختیار گروه آزمون به منظور مطابقت طرح با زمینه قرار گرفت و در نهایت ارزشیابی طرح های دو گروه بر اساس میانگین نمراتی بود که آنان طی ۹ آزمون -که ۹ معیار طراحی بودند- کسب کردند. ارزشیابی نهایی طراحی های دو گروه نشان داد که جامعه آزمون با توجه به میانگین بالاتر نمراتشان، طرح های موفق تری را در هر چهار موضوع طراحی نسبت به گروه شاهد ارائه کردند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

ارتقاء مهارت های زیبایی شناسانه و افزایش درک هنری از موضوعات مهم و راهبردی در معماری محسوب می شود. استادان و مراکز آموزش معماری روش های متنوعی را با هدف آموزش مهارت های نامبرده به کار می گیرند که هریک تا اندازه ای در این مسیر موفق عمل بوده اند. اما آنچه که در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته است، نقش راهبردی و زیربنایی آموزش و پرورش کشور به ویژه در دوره متوسطه، در زمینه افزایش مهارت های لازم برای این شاخه از هنر است. تدوین برنامه و چهارچوبی هدفمند برای افزایش شناخت و توانمندی های لازم در زمینه معماری، قدمی است راهبردی که می تواند در شکل گیری تجربه های زیبای یشناسی، شکل گیری ذهنی معمارانه و ارتقاء مهارت ها به ویژه در سال های مهم اولیه یادگیری مؤثر واقع شود. از این رو، نوشتار حاضر، به مطالعه شیوه های آموزش هنر پرداخته و بیان می کند که آیا آموزش متوسطه و دروسی که در آن ارائه می شود، می تواند در ارتقاء مهارت های زیبای یشناسانه مؤثر باشد یا خیر؟ در حالی که رویکردی کاملاً کیفی به موضوع دارد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

امروز این موضوع به‌طور کامل برای همۀ جوامع روشن است که توسعۀ کسب‌وکار جدید از طریق کارآفرینی، بر رشد و رونق اقتصادی به‌طور مستقیم تأثیر می‌گذارد و آموزش مهارت‏های کارآفرینی برای آغاز و تداوم فعالیت‏های کارآفرینانه امری ضروری به‌نظر می‏رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر مرور تحقیقات انجام‌شده در زمینۀ آموزش کارآفرینی ورزشی به‌ویژه به‌صورت عملی در پنج سال اخیر (۲۰۱۸ـ۲۰۲۲) است. در بخش روش تحقیق، جست‌وجو درپایگاه‏های اطلاعاتی و موتورهای جست‌وجوگر ملی و بین‏المللی انجام شد. در این پژوهش، باتوجه به هدف مطالعه، پانزده مقاله موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از مهم‏ترین دلایل شکست کارآفرینان، نداشتن مهارت‏های عملی موردنیاز برای به‌ثمر رساندن فعالیت‏هاست. ازاین‌رو برنامه‏های آموزش کارآفرینی ورزشی در دانشگاه‏ها باید به‌سمت خلاقیت و نوآوری سوق داده شوند و با تلفیق دانش تئوریک و عملی مرتبط با کارآفرینی ورزشی درنهایت از دانشگاه دانش‌محور، به دانشگاه کارآفرین حرکت کنند.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه توسعه آموزش عالی از اساسی­ترین ارکان خیزش به سمت جهانی شدن و نیروی انسانی ماهر، اصلی­ترین شاخصه پیشرفت و توسعه کشورها محسوب می­شود. طوری که در سند راهبردی آمایش آموزش عالی کشور، یکی از مهم­ترین عوامل رشد و توسعه علمی و تحقق اهداف و برنامه­های کلان نظام، توسعه منابع انسانی است؛ که به تربیت نیروی انسانی متعهد، متدین، متخصص و ماهر ­متناسب با نیازهای کشور، منطقه و جهان اشاره شده و به وقوع پیوستن این امر خطیر نیز تنها از طریق نهادهای متولی آموزش به خصوص نظام آموزش عالی امکان­پذیر است. بنابر اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف تلقی نقش ورزش دانشگاهی به عنوان فصلی مهم در فرآیند رشد و توسعه سرمایه­های انسانی آموزش عالی کشور، که اکثریت آن را قشر دانشجو در بر می­گیرد مطرح شد تا با اعمال برنامه­ریزی­های خاص و ارائه الگویی جدید که با دیدگاهی پویا به افزایش قابلیت­ها و توانمندی­های این منابع انسانی منجر می­شود، بتوان گامی اساسی در روند توسعه آموزش عالی برداشت. این پژوهش به صورت اسنادی و از نوع توصیفی- تحلیلی می­باشد و از تکنیک فیش­برداری برای جمع­آوری و تحلیل اطلاعات اسنادی استفاده شده است. پس از شناسایی و تهیه منابع اصلی و جستجو در مقالات و منابع معتبر علمی و همچنین تحلیل مبانی نظری پژوهش، به بررسی و تحلیل جایگاه ورزش دانشگاهی در روند توسعه آموزش عالی پرداخته شد. بعد از ارزیابی اطلاعات بدست آمده، جهت دست­یابی به اهداف پژوهش برخی مشکلات و موانع موجودی که سبب اختلال در امر توسعه آموزش عالی و عمده نیروی انسانی آن می­شود شناسایی و مشخص شد. همچنین راه کارها و پیشنهاداتی کاربردی در پی بهبود و توسعه  فضای آموزش عالی ارائه گردید. نتایج بدست آمده نیز حاکی از این بود که ورزش دانشگاهی حائز اهمیت بوده و در این زمینه با پیاده­سازی سیاست­های کلی برنامه توسعه در راستای تحقق اهداف آموزش عالی، شاهد پیشرفت و توسعه آموزش عالی در سطح کشور و جهان خواهیم بود.                                                                                                                                                                                                                                                

صفحه ۱ از ۹