دوره 3، شماره 3 - ( 1400 )                   جلد 3 شماره 3 صفحات 192-179 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، تهران، ایران. ، kyazdanpanah@ut.ac.ir
2- دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران.
چکیده:   (2011 مشاهده)
نفت به‌عنوان مهمترین منبع استراتژیک کشورهای جنوب غرب آسیا، از وزنه­ی سیاسی و اقتصادی فزاینده­ای در ساختار ژئوپلیتیک کشور ایران برخوردار است. تا پیش از بی­ثباتی در بهای نفت که از اواخر 2013 بدین سو رخ داده، چالش­های کلان اقتصادی از سوی دولت­های صاحب نفت، مدیریت می‌شد. با به­هم پیوستگی مجموعه­ی نظام مندی از رقابت­های ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا، پیدایش نفت­های جایگزین در ایالات متحده­ی آمریکا و انرژی‌های تجدید پذیر و اغتشاش فزاینده در فضاهای ژئواکونومیک خاورمیانه، چالش­های عمده‌ای در اقتصاد سیاسی کشورهای تولید کننده­ی نفت به‌ وجود آمد. جمهوری اسلامی ایران نیز در این گذار سخت به‌عنوان یکی از هسته­های مرکزی نفت خیز در جنوب غرب آسیا نیز هم راستا با بی­ثباتی­های بهای نفت، مجموعه­ای از چالش­ها را تجربه کرده است، مضاف بر این‌که تحریم‌های بین المللی نیز در تشدید وضعیت ایران نقش آفرینی مستقیمی داشته است. با توجه به اهمیت پایدار و استراتژیک نفت در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، پژوهش حاضر به بررسی نقش ژئوپلیتیک قدرت (ساختار-کارگزار) در اقتصاد سیاسی نفت ایران پرداخته است. رهیافت نظری این پژوهش بر پایه­ی نظریه­ی ساخت یابی قرار دارد. نتایج نشان می­دهد که ناهمگنی ساختار-کارگزار در چارچوب افزایش مشارکتی سازمان­های حاکمیتی و واسطه­ایی با سبقه­ی اقتصادی-سیاسی، یکی از چالش­های عمده در اقتصاد سیاسی نفت ایران محسوب می‌‍شود. از این رو، مدیریت سیستمی و یکپارچه سازی ساختار-کارگزار می­تواند چالش­های فراروی درآمد کشور از بهای نفت را تا اندازه­ی زیادی به سامان کند.
 
متن کامل [PDF 963 kb]   (522 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: جغرافیای سیاسی
دریافت: 1400/3/28 | پذیرش: 1400/5/26 | انتشار: 1400/6/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.